۴۰ سال پیش تصمیمی میان سه دوست گرفته شد که امروز اثر آن تصمیم به خاطرات و لحظات ما پرتوی از تخیل و رویا میتابابد. وقتی که مسیرمان را گم کردهباشیم از روح «کوداما» میخواهیم تا راه درست را نشانمان بدهد یا اینکه در هنگام جمع کردن سفره صبحانه حبه قندی را مخفیانه در گوشهای از خانه جا میگذاریم تا آدم کوچولوها، چاییشان را بدون قند نخورند.
مریم پیروزه: مطمئناً هر فرد که در دهه ۶۰ متولد شدهاست این خاطره مشابه را دارد که هنگام شروع برنامههایی مانند «هایدی»، «ایکیوسان»، «سوباسا اوزارو» و «میتیکومان» بازی خود را ناتمام رها کردند و با دست و صورت خاکی از کوچهها و خیابانها دویدند و پای تلویزیون نشستند.